ویدئوی کوتاه ایجاد کردن
مرگ، پایانی است که جهان در سکوت فرو میبرد؛ لحظهای که زمان از حرکت بازمیایستد و همه چیز در سایهای از فراموشی محو میشود. مرگ پایان نیست، بلکه آغاز بیپایانی است که در تاریکی مطلق میدرخشد. روزگار به آرامی از جهان رخت برمیبندد، زمین و آسمان در یکدیگر ادغام میشوند، و سکوت، تنها صدایی است که میماند.
انگار که جهان هزاران سال در خوابی عمیق فرو میرود؛ در این خواب سنگین، هیچ رویایی نیست و هیچ خاطرهای باقی نمیماند. کوهها فرو میریزند، دریاها خشک میشوند و بادهای سرد، گویی نفسهای آخر طبیعتاند که به سکوت ابدی بدل میشوند. همه چیز پایان یافته است و جهان در آرامشی عمیق، بیپایان غرق میشود.
مرگ پایان دنیاست، اما در این پایان، رازهای جاودان نهفته است؛ گویی که هر ذرهای از جهان به یک نقطهٔ بیکران پیوسته است. این پایان، تنها یک مرحله در مسیر بینهایت است، جایی که هیچ چشمی توان دیدن آن را ندارد و هیچ فکری به آن دست نمییابد. مرگ، پردهای است که از این جهان برمیخیزد تا چهرهٔ اسرارآمیز جهان دیگر را آشکار کند.
ظاهر گرایی ، تجملات و چشم و همچشمی روح و روان انسان را خسته می کند .
زندگی، همچون جویباری است که اگر به آرامی جاری شود، از زیباییهای راه لذت میبریم و الا با اینهمه دویدنهای پر زرق و برق فقط خستگی را نصیب خود می کنیم .
واقعیت این است که هر چه سادهتر زندگی کنیم، بیشتر از این مسیر بهرهمند میشویم.
در دنیایی که هر روز به تجملات و چشم و همچشمیها آلوده میشود، روح انسان از سنگینی این توقعات خسته و فرسوده میگردد.
این رقابتهای بیپایان و تلاش برای نمایش ظواهر، مانند گرد و غباری است که دیدگان ما را از دیدن زیباییهای واقعی زندگی و جاده ای که می رویم بازمیدارد.
زندگی نباید به میدان مسابقهای تبدیل شود که در آن هر کس برای نشان دادن قدرت و ثروت خود، از دیگران پیشی بگیرد.
باید بیاموزیم که آرامش در سادگی است و آرامش واقعی زمانی حاصل میشود که دل به زرق و برقهای بیارزش نبندیم.
هر چه سبکتر زندگی کنیم، آزادی بیشتری برای پرواز روحمان داریم. همانگونه که پرندهای سبکبال بر فراز آسمان بیپایان پرواز میکند، ما نیز میتوانیم با دل کندن از تجملات، به سوی افقی روشنتر و آرامتر حرکت کنیم.
پس بیاییم زندگی را ساده بگیریم، از کوچکترین لحظات لذت ببریم و اجازه دهیم که روحمان در این سادگی نفس بکشد.