شورت ویدئو ایجاد کردن
.
انسانها
تا زمانی که در کنار یکدیگر هستند،
اغلب در خروش روزمرگیها و هیاهوی زندگی گم میشوند.
حضور یکدیگر را چون هوای تازه،
بیهیچ توجهی از سر میگذرانند،
گویی که همیشه در دسترس است
و هرگز نمیگریزد.
اما هنگامی که سایهی جدایی بر دلها میافتد
و بوی هجران در هوا میپیچد،
تازه چشمها به حقیقت گشوده میشوند.
آن زمان است که هر لحظهی با هم بودن،
هر نگاه،
هر لبخند
و هر کلمهای که رد و بدل شده،
به مثابه گوهری گرانبها در قلبها مینشیند.
انسانها در لحظهی فراق،
معنای واقعی حضور را درمییابند؛
آنجا که سکوت،
جای خالی دیگری را فریاد میزند
و دل، در تمنای دوباره بودن با یار،
در آتش میسوزد.
آری، ارزش با هم بودن را در زمانی میفهمیم
که از دستش دادهایم
و دل در آغوش تنهایی به تپش میافتد.
ما آدمها ، موجودات عجیبی هستیم !
و قلیل من عبادی الشکور ...
و چه کم اند بندگان شاکر من ...
ارادتمند
امیر مهرداد خسروی
.
این آتشی که با خود به دنبال میکشی،
چیزی جز شعلههای زهرآگینی نیست
که از مال حرام برآمده است.
آتشی است که در اعماق جان تو
ریشه دوانده
و در هر قدمی که برمیداری،
زبانههایش بلندتر میشود.
شاید در آغاز،
جرقهای ناچیز به نظر برسد،
اما این جرقهی نابودگر،
از همان لحظهای که از مال ناپاک تغذیه کرد،
سرنوشت ویرانی را برایت رقم زده است.
این آتش،
نه تنها زندگیات را به تلی از خاکستر بدل میکند،
بلکه روح تو را نیز در دام خود اسیر میسازد.
هر لحظه از وجودت را میسوزاند
و هیچ پناهی برایت باقی نمیگذارد.
همانگونه که مال حرام،
آرامش و خوشبختی را از دل و جان تو میرباید،
این آتش نیز،
هر چه بیشتر تغذیه میشود،
ویرانی بیشتری را برایت به ارمغان میآورد.
بدان که هر ذره از این آتش،
از مال ناپاکی است که
به ناحق به دست آوردهای.
اکنون این شعلهها،
گواه خیانتی است که به خود کردهای
و روز به روز،
بیشتر در این آتش میسوزی
تا سرانجام تمام هستیات را در کام خود فرو ببرد.
چشمهایت را باز کن
حال زندگی ات را ببین !
فرزندت ، همسرت و خانه نا آرامت !
بیراهه نرو
ریشه این همه ویرانی حال زندگی ات را
در همان حرامها و رشوه ها و عفونت های لقمه ات
جستجو کن !
برخیز و آتش را خاموش کن
فردا دیر است !
ارادتمند
امیر مهرداد خسروی
دنیا، همچون کتابی پیچیده و در عین حال منظم است که هر ورق آن با قوانینی مشخص و بیچونوچرا نوشته شده است. این قوانین، بهسان ریسمانهایی نامرئی اما قدرتمند، تمام عناصر هستی را به یکدیگر پیوند داده و هر پدیدهای، چه کوچک و چه بزرگ، در چارچوب این اصول قرار میگیرد. از گردش ستارگان در کهکشان تا رویش یک دانه در دل خاک، همگی پیرو این نظم حیرتانگیز هستند.
انسانها نیز بخشی از این جهان منظماند، اما تفاوتی اساسی با دیگر موجودات دارند؛ آنان قادرند بیاموزند، درک کنند و به آگاهی برسند. در این میان، انسانهایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این نظم هماهنگ سازند و قوانین نانوشته زندگی را بیاموزند. این قوانین، نه تنها در فیزیک و طبیعت، بلکه در روان و روابط اجتماعی نیز جاری است.
آموختن قانون زندگی به معنای فهم عمیقتر از جایگاه خود در این جهان است؛ یعنی شناخت زمان و مکان، پذیرش مسئولیتها و درک درست از ارتباطات. آنان که این قانون را نادیده میگیرند، همچون کسی هستند که در تاریکی بیانتها قدم برمیدارند، بدون آنکه جهت و مقصدی داشته باشند. اما آنها که این دانش را کسب میکنند، با هر گام، روشنایی بیشتری در مسیر زندگیشان مییابند و موفقیتهای بزرگ را در آغوش میگیرند.
در نهایت، دنیا همواره به کسانی لبخند میزند که قوانین آن را با فروتنی و آگاهی میپذیرند و در این مسیر، نه تنها به کامیابی فردی میرسند، بلکه سهمی در زیبایی و نظم بیشتر این جهان دارند.
ارادتمند
امیر مهرداد خسروی

