حکایت اعرابی و همسرش | مثنوی معنوی مولانا
یک شب اعرابی‌زنی مر شوی را
گفت و از حد برد گفت و گوی را
کین همه فقر و جفا ما می‌کشیم
جمله عالم در خوشی ما ناخوشیم
نان‌مان نه، نان‌خورش‌مان درد و رشک
کوزه‌مان نه، آب‌مان از دیده اشک
جامهٔ ما، روز تاب آفتاب
شب، نهالین و لحاف از ماهتاب
قرص مه را قرص نان پنداشته
دست سوی آسمان برداشته
ننگ درویشان ز درویشی ما
روز شب، از روزی‌اندیشی ما
خویش و بیگانه شده از ما رمان
بر مثال سامری از مردمان
گر بخواهم از کسی یک مشت نسک
مر مرا گوید خمش کن مرگ و جسک
================
روش‌های حمایت مالی
۱- Super Thanks در یوتوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=42
۲- عضویت در کانال
https://www.youtube.com/channe....l/UCkymmQg_BIVIESWpy
۳- حمایت ریالی:
شمار کارت
6396071250228020
شبا
IR580580320171301262272001
به نام مسعود امجدیان
4- حمایت از طریق ارز دیجیتال
BTC:
bc1q9e3qh3fd3gf6zagvg4d6u2s8nxppf9vm9hx43t
USDT (ERC20):
0xe688741e7755ccaae0adad4b384df021e7320610
USDT (TRC20):
THvTuWANxbnNSjvHTFHejqWvJtj5c28d81
لطفا در صورت پرداخت با ارز دیجیتال اطلاع دهید:
kakaei.contact@gmail.com
5- جهت تبلیغات و اسپانسرینگ به آدرس زیر ایمیل بزنید:
kakaei.contact@gmail.com
همراه گرامی شما می‌توانید با پسند و نگارش دیدگاه و اشتراک‌گذاری این ویدیو از صفحه ما حمایت کنید.
کلیه ویدوهای این کانال مشمول قانون کپی‌رایت می‌شود و استفاده از آن به صورت صوتی یا تصویری
در یوتوب یا سایر پلتفرم‌ها بدون کسب اجازه کتبی از ناشر ممنوع است.
