ویدئوی کوتاه ایجاد کردن

⁣سوهان نارگیلی

مواد لازم:
350 گرم روغن صاف 🧈
410 گرم آرد 🥡
210 گرم آرد برنج 🥡
350 گرم نارگیل چرب 🥥
5 عدد تخم مرغ 🥚
350 گرم خاک قند🍚
100 گرم گلاب
وانیل نوک قاشق

😋😋😋😋😋😋😋😋😋

طرزتهیه آرد 🥡معمولی و آرد🥡 برنج با روغن صاف باهم میکس کنید انقد هم بزنید تا پوک پوک بشن بعدش داخل ظرف جدا مواد شیرین رو آماده کنید خاک قند تخم مرغ🥚 گلاب و وانیل بریزید داخل ظرف هم بزنید
بعدش مواد پوک شده و شیرین رو باهم میکس کنید خیلی کم هم بزنید
و شروع کنید به قیف زدن بعدش روش نارگیل چرب یا کنجد بپاشید
با درجه 180 مدت زمان 20 دقیقه داخل فر قرار بدین.

#سوهان_نارگیلی

آشپزی

0

0

18

خداوند با صابران است

Exirtv

0

0

17

⁣💔 آیا سردی‌ عاطفی در خانواده قابل کنترل یا درمان است؟

Exirtv

0

0

6

⁣انسان، معمار زندگی خویش است.
او همچون سنگ‌تراشی ماهر، از لحظه‌ها و انتخاب‌هایش مصالحی می‌سازد که ساختار آینده‌اش را شکل می‌دهد.
هر تصمیم، هر تلاش، و هر گامی که برمی‌دارد،
سنگی در بنای سرنوشت اوست.
در این مسیر، او نه تنها طرحی از زندگی خود در ذهن می‌پرورد، بلکه با اراده‌ای پولادین و قلبی پرشور، این طرح را به واقعیت بدل می‌کند.

زندگی، همچون زمینی بکر و بی‌نهایت است که انسان می‌تواند بر آن کاخ‌های بلند یا کلبه‌های کوچک بنا کند.
او آزاد است تا با ابزارهای اختیار، دانش، و تجربه، این زمین را به شیوه‌ای که می‌پسندد،
به باغی پرگل
یا بیابانی خشک بدل سازد.
اما در این میان، هر انتخابی که می‌کند،
به عنوان سنگی در این سازه بزرگ قرار می‌گیرد؛
سنگی که می‌تواند پایه‌ای محکم باشد یا نقطه‌ای ضعیف.

انسان، معمار سرنوشت خویش است.
با هر گامی که برمی‌دارد،
هر اندیشه‌ای که در ذهن می‌پرورد،
و هر تصمیمی که می‌گیرد،
خط به خط طرح زندگی خود را می‌نگارد.
و در نهایت، این اوست که در برابر سازه‌ای که با دستان خویش ساخته،
خواهد ایستاد؛
و یا با افتخار
و یا با حسرت به آن خواهد نگریست.

ارادتمند
امیر مهرداد خسروی

Exirtv

0

0

8

⁣.
خاطره‌ها همچون برگ‌های پاییزی‌اند؛
گاه با نسیمی آرام از شاخه‌های گذشته فرو می‌افتند و گاه طوفانی در دل به پا می‌کنند. برخی نرم و لطیف‌اند، چون عطر باران بر خاک تشنه، و برخی تیز و گزنده، چون خنجر بی‌رحم زمان.

آن‌ها ما را به کوچه‌های کودکی می‌برند، به خنده‌های بی‌دلیل، به چشمانی که روزی درخشان بودند و دست‌هایی که گرمایشان دیگر نیست. خاطره‌ها گاهی آرامش‌اند، گاهی اندوه، اما هرگز از میان نمی‌روند؛ تنها در گوشه‌ای از دل پنهان می‌شوند تا روزی دوباره از پسِ یک نغمه، یک عطر یا یک غروب، جان بگیرند و ما را به سفری بی‌پایان در گذشته ببرند.

خاطره‌ها، تکه‌هایی از گذشته‌اند که در دل زمان جاودانه می‌شوند. گاهی در میان شلوغی‌های زندگی، بی‌هوا از گوشه‌ای سر برمی‌آورند، لبخندی بر لب‌ها می‌نشانند یا چشمی را نمناک می‌کنند.

برخی، چون نسیم بهاری، لطیف و دلنشین‌اند؛ عطر کودکی، صدای خنده‌های بی‌پایان، نرمی دستانی که روزگاری دستانمان را در میان خود می‌فشردند. برخی دیگر، چون برگ‌های پاییزی، اندوهناک و غریب‌اند؛ لحظاتی که دیگر بازنمی‌گردند، نگاهی که در ازدحام سال‌ها گم شده است.

اما خاطره‌ها، چه شاد و چه غمگین، گنجینه‌های بی‌همتای روح‌اند. یادآور آنچه بوده‌ایم، آنچه آموخته‌ایم و آنچه قلبمان هنوز در هوای آن می‌تپد. و چه زیباست که در غروب‌های تنهایی، دست بر پنجره‌ی ذهن بکشیم و با لبخندی از عمق جان، به سرزمین خاطرات سلامی دوباره کنیم.

Exirtv

0

0

6

خانه آرایی

Exirtv

0

0

7