Shorts Create

فرزند ظما نیاز به حمایت دارد

مامان ها

0

0

14

⁣مواد لازم برای تهیه چیزکیک اورئو :

◗ ۱ بسته بیسکوییت اورئو
◗ ۲۰ گرم کره
◗ ۱۰۰ گرم پنیر خامه
◗ ۱۰۰ گرم خامه صبحانه
◗ ۳ قاشق غذاخوری پودر قند

آشپزی

0

0

18

⁣.
رهایی از خویشتن،
سفری‌ست که در آن به سوی بی‌کرانگی هستی گام می‌نهیم.

این سفر آغازش در دل تاریکی‌های وجودمان است،
جایی که باید از پیله‌ای که سال‌ها بافته‌ایم، آزاد شویم.
پیله‌ای که از جنس ترس‌ها، تردیدها، و دل‌بستگی‌هاست.

هر گام در این راه، ما را از خودمان دور می‌کند و به نوری نزدیک‌تر،

نوری که نه از آنِ ماست
و نه از دیگری.
این نور،
جوهر حقیقی ما را نمایان می‌سازد؛
جوهری که نه در شکل‌ها و نقش‌های بیرونی،
بلکه در اعماق وجودمان نهفته است.

در رهایی از خویشتن،
باید از تمام آنچه که می‌پنداشتیم هستیم، دل کند.
باید از نقش‌هایی که دیگران بر ما نهاده‌اند، عبور کرد
و در آینه‌ای بی‌نقاب به خویشتن نگریست.

این رهایی، ما را به نقطه‌ای می‌رساند که در آن،
خویشتن دیگر محدود به مرزهای جسم و ذهن نیست؛ بلکه در آغوش بی‌پایانی قرار می‌گیرد که همه چیز در آن محو می‌شود
و در عین حال، همه چیز را در بر می‌گیرد.
آنگاه است که در سکوتی عمیق،
با ذات حقیقی خود یکی می‌شویم و به این حقیقت پی می‌بریم که رهایی از خویشتن،
در واقع بازگشت به خویشتن است؛
خویشتنی که از هر قید و بندی رهاست.
و فقط به خداوند پیوند دارد .

ارادتمند
امیر مهرداد خسروی

Exirtv

0

0

10

⁣.
خاطره‌ها همچون برگ‌های پاییزی‌اند؛
گاه با نسیمی آرام از شاخه‌های گذشته فرو می‌افتند و گاه طوفانی در دل به پا می‌کنند. برخی نرم و لطیف‌اند، چون عطر باران بر خاک تشنه، و برخی تیز و گزنده، چون خنجر بی‌رحم زمان.

آن‌ها ما را به کوچه‌های کودکی می‌برند، به خنده‌های بی‌دلیل، به چشمانی که روزی درخشان بودند و دست‌هایی که گرمایشان دیگر نیست. خاطره‌ها گاهی آرامش‌اند، گاهی اندوه، اما هرگز از میان نمی‌روند؛ تنها در گوشه‌ای از دل پنهان می‌شوند تا روزی دوباره از پسِ یک نغمه، یک عطر یا یک غروب، جان بگیرند و ما را به سفری بی‌پایان در گذشته ببرند.

خاطره‌ها، تکه‌هایی از گذشته‌اند که در دل زمان جاودانه می‌شوند. گاهی در میان شلوغی‌های زندگی، بی‌هوا از گوشه‌ای سر برمی‌آورند، لبخندی بر لب‌ها می‌نشانند یا چشمی را نمناک می‌کنند.

برخی، چون نسیم بهاری، لطیف و دلنشین‌اند؛ عطر کودکی، صدای خنده‌های بی‌پایان، نرمی دستانی که روزگاری دستانمان را در میان خود می‌فشردند. برخی دیگر، چون برگ‌های پاییزی، اندوهناک و غریب‌اند؛ لحظاتی که دیگر بازنمی‌گردند، نگاهی که در ازدحام سال‌ها گم شده است.

اما خاطره‌ها، چه شاد و چه غمگین، گنجینه‌های بی‌همتای روح‌اند. یادآور آنچه بوده‌ایم، آنچه آموخته‌ایم و آنچه قلبمان هنوز در هوای آن می‌تپد. و چه زیباست که در غروب‌های تنهایی، دست بر پنجره‌ی ذهن بکشیم و با لبخندی از عمق جان، به سرزمین خاطرات سلامی دوباره کنیم.

Exirtv

0

0

9

⁣کاری که مشکلات و سختی‌های زندگی با ما می‌کنند، دقیقا مثل همین یک تیکه فیلمه👌

ما رو از بند وابستگی‌ها و نقطه ضعف‌هامون آزاد می‌کنند.

روانشناسی

0

0

10

خودت باش

Exirtv

0

1

4