شورت ویدئو ایجاد کردن
این ویدیو در حال پردازش است، لطفاً چند دقیقه دیگر برگردید
.
رهایی از خویشتن،
سفریست که در آن به سوی بیکرانگی هستی گام مینهیم.
این سفر آغازش در دل تاریکیهای وجودمان است،
جایی که باید از پیلهای که سالها بافتهایم، آزاد شویم.
پیلهای که از جنس ترسها، تردیدها، و دلبستگیهاست.
هر گام در این راه، ما را از خودمان دور میکند و به نوری نزدیکتر،
نوری که نه از آنِ ماست
و نه از دیگری.
این نور،
جوهر حقیقی ما را نمایان میسازد؛
جوهری که نه در شکلها و نقشهای بیرونی،
بلکه در اعماق وجودمان نهفته است.
در رهایی از خویشتن،
باید از تمام آنچه که میپنداشتیم هستیم، دل کند.
باید از نقشهایی که دیگران بر ما نهادهاند، عبور کرد
و در آینهای بینقاب به خویشتن نگریست.
این رهایی، ما را به نقطهای میرساند که در آن،
خویشتن دیگر محدود به مرزهای جسم و ذهن نیست؛ بلکه در آغوش بیپایانی قرار میگیرد که همه چیز در آن محو میشود
و در عین حال، همه چیز را در بر میگیرد.
آنگاه است که در سکوتی عمیق،
با ذات حقیقی خود یکی میشویم و به این حقیقت پی میبریم که رهایی از خویشتن،
در واقع بازگشت به خویشتن است؛
خویشتنی که از هر قید و بندی رهاست.
و فقط به خداوند پیوند دارد .
ارادتمند
امیر مهرداد خسروی
.
این آتشی که با خود به دنبال میکشی،
چیزی جز شعلههای زهرآگینی نیست
که از مال حرام برآمده است.
آتشی است که در اعماق جان تو
ریشه دوانده
و در هر قدمی که برمیداری،
زبانههایش بلندتر میشود.
شاید در آغاز،
جرقهای ناچیز به نظر برسد،
اما این جرقهی نابودگر،
از همان لحظهای که از مال ناپاک تغذیه کرد،
سرنوشت ویرانی را برایت رقم زده است.
این آتش،
نه تنها زندگیات را به تلی از خاکستر بدل میکند،
بلکه روح تو را نیز در دام خود اسیر میسازد.
هر لحظه از وجودت را میسوزاند
و هیچ پناهی برایت باقی نمیگذارد.
همانگونه که مال حرام،
آرامش و خوشبختی را از دل و جان تو میرباید،
این آتش نیز،
هر چه بیشتر تغذیه میشود،
ویرانی بیشتری را برایت به ارمغان میآورد.
بدان که هر ذره از این آتش،
از مال ناپاکی است که
به ناحق به دست آوردهای.
اکنون این شعلهها،
گواه خیانتی است که به خود کردهای
و روز به روز،
بیشتر در این آتش میسوزی
تا سرانجام تمام هستیات را در کام خود فرو ببرد.
چشمهایت را باز کن
حال زندگی ات را ببین !
فرزندت ، همسرت و خانه نا آرامت !
بیراهه نرو
ریشه این همه ویرانی حال زندگی ات را
در همان حرامها و رشوه ها و عفونت های لقمه ات
جستجو کن !
برخیز و آتش را خاموش کن
فردا دیر است !
ارادتمند
امیر مهرداد خسروی
دنیا، این پهنهی وسیع و فریبنده، گاه همچون سرابی در دل کویر مینماید. سرابی که با تمام جلوههای رنگارنگش ما را به سوی خود میکشد، اما هرچه نزدیکتر میشویم، تهیتر و بیدوامتر به نظر میآید. زندگی در این جهان همچون نسیمی است که در یک لحظه میوزد و در لحظهای دیگر محو میشود. دل بستن به دنیا، همچون دل سپردن به سایهای است که با هر حرکت نور تغییر میکند و هرگز واقعی نیست.
این مکان، جای دلبستگیهای عمیق نیست، چرا که آنچه امروز داریم، فردا شاید دیگر نباشد. لحظهای که به آن اطمینان پیدا میکنی، از میان انگشتانت میگریزد. دنیای ما، تنها یک گذرگاه است، جایی برای آزمودن و اندیشیدن، نه برای پایدار ماندن. پس نباید دل در گرو زیباییهای زودگذر و لذتهای ناپایدار آن بست، چرا که در انتها، فقط غبار از این سراب باقی خواهد ماند.

