شورت ویدئو ایجاد کردن

انسان از ازل تا به ابد همواره با سختیها همنشین بوده است؛
گویی زندگی چیزی جز آزمون عبور از تنگناها نیست.
اما چه بسیار که این حقیقت را بهانه ساخته و به جای صیقل دادن درون خود، به روزمرگیهای بیثمر روی آورده است.
او میپندارد که سختیها روزی پایان میگیرند و آنگاه فرصت خواهد داشت جان خویش را پرورش دهد، گویی که زندگی در انتظار اوست. غافل از آنکه سختیها نه توقفگاه، که جادهای به سوی تعالیاند.
هر روزی که در گذر از آنها به صیقل درون خویش بیاعتناست، فرصتی است که برای همیشه از دست میرود.
حقیقت این است که پرورش جان، نه به پایان سختیها، که به پذیرش آنها و یافتن گوهر وجود در میان این دشواریها بستگی دارد.

زندگی کردن هنری است که باید از کودکی آموخت.
کودکان نیاز دارند تا با طبیعت، خلاقیت، و تعامل واقعی با جهان پیرامون خود رشد کنند و معنای زندگی را درک کنند.
اما متأسفانه، شرایط زندگی امروز به گونهای پیش رفته که کودکان به جای تجربه لحظههای واقعی، در دنیای مجازی و بازیهای آنلاین محصور شدهاند.
این سبک زندگی نه تنها ارتباط آنها با طبیعت و انسانها را کمرنگ میکند، بلکه بر رشد عاطفی، ذهنی و اجتماعی آنها نیز تأثیر منفی میگذارد.
آموزش درست زندگی باید شامل ارتباط با طبیعت، مهارتهای اجتماعی و آگاهی از ارزشهای واقعی زندگی باشد تا نسل آینده بتواند در برابر چالشهای دنیای مدرن مقاومتر و متعادلتر رشد کند.

مولانا، حافظ، سعدی و دیگر شعرا و ادبای جاویدان ایران، آینههای درخشان روح بشرند که در عمق جان انسان نفوذ میکنند.
هر بیت و غزلشان، دریچهای به عوالم معنا میگشاید و دل را از زنگار روزمرگی میزداید.
مولانا با شوریدگی ابیاتش ، جان را به رقص میآورد و حافظ با رازآلودگی کلامش، شوقی ابدی به دل میافکند. سعدی، استاد محبت و اخلاق، با نثر شیرین و دلنشینش انسان را به مهربانی فرا میخواند.
پیوند با این بزرگان، مانند آبی زلال است که عطش جان را فرو مینشاند و چراغی است که راه زندگی را روشن میکند. در کلامشان، حقیقتی است که روح را آرامش میبخشد و در عمق وجود آدمی ریشه میدواند. این بزرگان، زندهاند و همنشینی با آثارشان، تجدید حیات دل و جان است.
ارادتمند
امیر مهرداد خسروی