فيديو قصير خلق


مولانا، حافظ، سعدی و دیگر شعرا و ادبای جاویدان ایران، آینههای درخشان روح بشرند که در عمق جان انسان نفوذ میکنند.
هر بیت و غزلشان، دریچهای به عوالم معنا میگشاید و دل را از زنگار روزمرگی میزداید.
مولانا با شوریدگی ابیاتش ، جان را به رقص میآورد و حافظ با رازآلودگی کلامش، شوقی ابدی به دل میافکند. سعدی، استاد محبت و اخلاق، با نثر شیرین و دلنشینش انسان را به مهربانی فرا میخواند.
پیوند با این بزرگان، مانند آبی زلال است که عطش جان را فرو مینشاند و چراغی است که راه زندگی را روشن میکند. در کلامشان، حقیقتی است که روح را آرامش میبخشد و در عمق وجود آدمی ریشه میدواند. این بزرگان، زندهاند و همنشینی با آثارشان، تجدید حیات دل و جان است.
ارادتمند
امیر مهرداد خسروی

جان، گوهر ناب هستی است که در آرامش و تعالی انسان نقشی اساسی دارد. مولانا در این بیت زیبا به حقیقتی ژرف اشاره میکند:
"پس بزرگان این نگفتند از گزاف
جسم پاکان عین جان افتاد صاف"
او بر این باور است که جانِ انسانهای پاک همچون آیینهای صاف و بیغل و غش است که بازتابی از نور حقیقت و آرامش را در خود جای داده است.
توجه به جان، نه تنها موجب درک عمیقتر از معنای زندگی میشود، بلکه آرامشی زلال و ناب به همراه میآورد.
آرامش حقیقی زمانی به دست میآید که انسان، از سطح ظاهر به عمق جان خویش سفر کند و این گوهر ناب را به یاد آورد؛ چرا که جان، سرچشمه عشق و آگاهی است و هر تلاشی برای صافتر ساختن این آیینه، دریچهای تازه به سوی حقیقت میگشاید.
ارادتمند
امیر مهرداد خسروی