فيديو قصير خلق

⁣✘چرا همسرم به من توجه نمی‌کنه؟
✘ چرا رفتارش با روزهای اول ازدواج‌مون اینهمه فرق کرده؟


‌‌‌ ‌

Exirtv

0

0

8

⁣.
این آتشی که با خود به دنبال می‌کشی،
چیزی جز شعله‌های زهرآگینی نیست
که از مال حرام برآمده است.

آتشی است که در اعماق جان تو
ریشه دوانده
و در هر قدمی که برمی‌داری،
زبانه‌هایش بلندتر می‌شود.

شاید در آغاز،
جرقه‌ای ناچیز به نظر برسد،
اما این جرقه‌ی نابودگر،
از همان لحظه‌ای که از مال ناپاک تغذیه کرد،
سرنوشت ویرانی را برایت رقم زده است.

این آتش،
نه تنها زندگی‌ات را به تلی از خاکستر بدل می‌کند،
بلکه روح تو را نیز در دام خود اسیر می‌سازد.

هر لحظه از وجودت را می‌سوزاند
و هیچ پناهی برایت باقی نمی‌گذارد.

همان‌گونه که مال حرام،
آرامش و خوشبختی را از دل و جان تو می‌رباید،
این آتش نیز،
هر چه بیشتر تغذیه می‌شود،
ویرانی بیشتری را برایت به ارمغان می‌آورد.

بدان که هر ذره از این آتش،
از مال ناپاکی است که
به ناحق به دست آورده‌ای.

اکنون این شعله‌ها،
گواه خیانتی است که به خود کرده‌ای
و روز به روز،
بیشتر در این آتش می‌سوزی
تا سرانجام تمام هستی‌ات را در کام خود فرو ببرد.

چشمهایت را باز کن
حال زندگی ات را ببین !
فرزندت ، همسرت و خانه نا آرامت !

بیراهه نرو
ریشه این همه ویرانی حال زندگی ات را
در همان حرامها و رشوه ها و عفونت های لقمه ات
جستجو کن !

برخیز و آتش را خاموش کن
فردا دیر است !

ارادتمند
امیر مهرداد خسروی

Exirtv

0

0

9

⁣آیا تا کنون شب را در جنگلی به صبح رسانده ایید ؟

تجربه بینظیریست .
صبح در دل جنگل، همچون پرده‌ای از نور و رنگ است که آرام‌آرام از میان شاخه‌های درختان سر برمی‌آورد و همه جا را در آغوش گرمی خود می‌گیرد. شبنم‌های لطیف که بر برگ‌ها و گل‌ها نشسته‌اند، زیر تابش اولین پرتوهای خورشید به جواهراتی درخشان بدل می‌شوند، گویی که خود طبیعت با دست هنرمندش، آن‌ها را به نمایش گذاشته است.
در این بیداری طبیعت، صدای زندگی به گوش می‌رسد؛ آواز پرندگان که با ترانه‌های دلنشین‌شان، فضا را پر می‌کنند و نغمه‌هایشان همچون لالایی‌ای شیرین در گوش جنگل می‌پیچد. باد نرم و ملایم میان درختان می‌وزد و برگ‌ها را به رقصی آرام و موزون دعوت می‌کند. درختان با قامت بلند و ریشه‌های عمیق‌شان، همچون نگهبانانی ایستاده‌اند که در سکوتی باوقار، نظاره‌گر طلوع روزی تازه هستند.
هر قدم که در میان جنگل برمی‌داری، زندگی را در ساده‌ترین و اصیل‌ترین شکلش لمس می‌کنی. صدای جویبارانی که از دل کوه‌ها جاری شده و با شور و نشاط به سوی دریاها روان است، همچون سمفونی‌ای بی‌نظیر، روح را نوازش می‌دهد. عطر خاک مرطوب و بوی تازه گیاهان، حواس را بیدار می‌کند و به تو یادآور می‌شود که زندگی در هر ذره‌ای از طبیعت جریان دارد.
در این گوشه از جهان، حتی جایی که انسان هنوز نتوانسته ردپای سنگین خود را بر آن بگذارد، جنگل با تمام شکوه و عظمتش، نمادی از پایداری و تداوم زندگی است. هر درخت، هر گیاه، و هر جانوری که در این طبیعت بکر زیست می‌کند، داستانی از بقا و هماهنگی با جهان پیرامون خود دارد.
صبح در جنگل، نه تنها شروع روزی تازه، بلکه شروع دوباره‌ای برای روح و ذهن است. اینجا، در آغوش طبیعت، می‌توان لحظاتی را به دور از هیاهوی زندگی شهری یافت و با جریان آرام و بی‌وقفه‌ی زندگی همگام شد. طبیعت با تمام زیبایی‌ها و رمز و رازهایش، همچون مادری مهربان، آغوش خود را به روی ما باز می‌کند و به یادمان می‌آورد که ما نیز جزیی از این جهان بی‌انتها هستیم، و زندگی، با همه پیچیدگی‌ها و فراز و نشیب‌هایش، همچون جویباری آرام، در دل زمان جاری است.
اینها همه پیام خداوند است که با ما اینگونه سخن می گوید .

Exirtv

0

0

8

⁣ذهن خوشبخت،
فراتر از زنجیرهای ظاهری است؛

گوهری است که در عمق وجود انسان می‌درخشد،
نه در زرق‌وبرق مادی یا ژست‌های توخالی.

ذهنی که خوشبختی را در برند، مقام یا نمایش‌های بیرونی خلاصه می‌کند، چونان پرنده‌ای است که در قفس توهم گرفتار است؛
پروازی نمی‌کند و آزادی را نمی‌شناسد.

خوشبختی،
آینه‌ای درون است که تنها با صداقت قلب و آرامش روح شفاف می‌شود، نه با هیاهوی دنیا.

ذهنی که این حقیقت را دریابد، در سکوتی بی‌پایان، نغمه خوش زندگی را می‌شنود.

ارادتمند
امیر مهرداد خسروی

Exirtv

0

0

6

نوروزتان مبارک

انرژی مثبت

0

0

8

⁣جان، گوهر ناب هستی است که در آرامش و تعالی انسان نقشی اساسی دارد. مولانا در این بیت زیبا به حقیقتی ژرف اشاره می‌کند:

"پس بزرگان این نگفتند از گزاف
جسم پاکان عین جان افتاد صاف"

او بر این باور است که جانِ انسان‌های پاک همچون آیینه‌ای صاف و بی‌غل و غش است که بازتابی از نور حقیقت و آرامش را در خود جای داده است.

توجه به جان، نه تنها موجب درک عمیق‌تر از معنای زندگی می‌شود، بلکه آرامشی زلال و ناب به همراه می‌آورد.

آرامش حقیقی زمانی به دست می‌آید که انسان، از سطح ظاهر به عمق جان خویش سفر کند و این گوهر ناب را به یاد آورد؛ چرا که جان، سرچشمه عشق و آگاهی است و هر تلاشی برای صاف‌تر ساختن این آیینه، دریچه‌ای تازه به سوی حقیقت می‌گشاید.

ارادتمند
امیر مهرداد خسروی

Exirtv

0

0

9